کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرمی
دیکشنری فارسی به عربی
قذيفة
-
جستوجو در متن
-
bullet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله، مرمی، گلوله تفنگ
-
bullets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله ها، گلوله، مرمی، گلوله تفنگ
-
projectiles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتابه ها، پرتابه، مرمی، موشک، جسم پرتاب شونده
-
projectile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتابه، مرمی، موشک، جسم پرتاب شونده
-
trebuchet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترابوخت، منجنیق مخصوص پرتاب مرمی، یکجور ترازو
-
قذيفة
دیکشنری عربی به فارسی
جسم پرتاب شونده , مرمي , موشک , پرتابه
-
shell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته، صدف، پوست، قشر، خمپاره، گلوله توپ، مرمی، کالبد، جلد، صدف حلزون، بدنه ساختمان، عایق، عامل محافظ حفاظ، پوست فندق وغیره، پوکه فشنگ، قشر زمین، کاسه یا لاک محافظ جانور، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را دراوردن
-
shells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته ها، صدف، پوست، قشر، خمپاره، گلوله توپ، مرمی، کالبد، جلد، صدف حلزون، بدنه ساختمان، عایق، عامل محافظ حفاظ، پوست فندق وغیره، پوکه فشنگ، قشر زمین، کاسه یا لاک محافظ جانور، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را دراوردن