کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخالف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جاشو (کلمه مخالف لاندمان)
دیکشنری فارسی به عربی
بحار
-
مخالف (عقیده عموم)
دیکشنری فارسی به عربی
منشق
-
مخالف استعمال مشروبات الکلیپرهیزکار
دیکشنری فارسی به عربی
معتدل
-
وابسته به جنس مخالف
دیکشنری فارسی به عربی
شخص الطبيعي الجنسيا
-
مخالف جریان رودخانه
دیکشنری فارسی به عربی
ضد التيار
-
مخالف اصول اجتماعی
دیکشنری فارسی به عربی
لااجتماعي
-
علا قمند به جنس مخالف
دیکشنری فارسی به عربی
شخص الطبيعي الجنسيا
-
مربوط به علا قه جنسی نسبت به جنس مخالف
دیکشنری فارسی به عربی
شخص الطبيعي الجنسيا
-
کسی که در لباس ورفتار از جنس مخالف خود تقلید میکند
دیکشنری فارسی به عربی
متخنث
-
جستوجو در متن
-
dissentient
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخالف، مخالف عقیدهاکثریت
-
impolitic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلط، بی جا، مخالف مصلحت، مخالف رویهصحیح
-
اِتجاهٌ معاکسٌ
دیکشنری عربی به فارسی
سمت مخالف , جهت مخالف , جهت معکوس
-
nonconformists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر سازندگان، مخالف، مخالف کلیسای رسمی، نامقلد، ناپیرو
-
anti-Semite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد سامی، ضد یهود، مخالف اقوام سامی، مخالف با یهودیان
-
antisemite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسیسیتی، ضد یهود، مخالف اقوام سامی، مخالف با یهودیان