کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محضر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خوش محضر
دیکشنری فارسی به عربی
اسکان
-
جستوجو در متن
-
notarized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهادت، محضر داری کردن
-
communicable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حمل است، قابل ارتباط، خوش محضر
-
neighbourly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستانه، خوش محضر
-
notarize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تأیید اعتبار، محضر داری کردن
-
notarizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تأیید می کند، محضر داری کردن
-
neighborly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستانه، خوش محضر
-
canonry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانر، دادگاه شرع، محضر شرع
-
presences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودات، حضور، محضر، مجاورت، پیشگاه، در نظر مجسم کننده، وقوع و تکرار، پیش
-
presence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حضور، محضر، مجاورت، پیشگاه، در نظر مجسم کننده، وقوع و تکرار، پیش
-
affable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اعتماد، دلجو، خوش برخورد، مهربان، خوش محضر، خوشخو، خوشرفتار، خوشرو
-
اسکان
دیکشنری عربی به فارسی
تطبيق , موافقت , جا , منزل , مناسب , خوش محضر , همسازي , تطابق , وسايل راحتي , سازش با مقتضيات محيط , وام , کمک , مساعده , تهيه جا , خانه ها (بطور کلي) , مسکن , خانه سازي