کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجاور بودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجاور بودن
دیکشنری فارسی به عربی
تاخم , حدود
-
واژههای مشابه
-
مجاور مقعد
دیکشنری فارسی به عربی
شرجي
-
جستوجو در متن
-
تاخم
دیکشنری عربی به فارسی
نزديک بودن , مماس بودن , مجاور بودن , متصل بودن يا شدن , خوردن
-
abut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنار گذاشتن، متصل بودن یا شدن، مماس بودن، مجاور بودن
-
abutted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، متصل بودن یا شدن، مماس بودن، مجاور بودن
-
abuts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنار، متصل بودن یا شدن، مماس بودن، مجاور بودن
-
جاور
دیکشنری عربی به فارسی
پيوستن , متصل کردن , وصلت دادن , مجاور بودن(به) , پيوسته بودن(به) , افزودن , متصل شدن
-
bounding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدود کردن، هممرز بودن، جهیدن، مجاور بودن، خیز زدن، محدود ساختن
-
adjoined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
adjoined، متصل شدن، متصل کردن، پیوستن، وصلت دادن، مجاور بودن، پیوسته بودن، افزودن
-
adjoin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متصل، متصل شدن، متصل کردن، پیوستن، وصلت دادن، مجاور بودن، پیوسته بودن، افزودن
-
bordering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن
-
bound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدود است، کران، حد، مرز، خیز، سرحد، جست و خیز، هممرز بودن، محدود کردن، جهیدن، مجاور بودن، خیز زدن، محدود ساختن، موظف، مقید، بسته، اماده رفتن، منتسب، باقید و بند بسته شده
-
border
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، حاشیه، سرحد، لبه، خط مرزی، کناره، حد، سامان، خط سرحدی، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن