کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مباشرت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مباشرت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رييس العمال , مضيف
-
جستوجو در متن
-
superintend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرپرست، مباشرت کردن، ریاست کردن، نظارت کردن بر، سرپرستی کردن
-
superintending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرپرستی، مباشرت کردن، ریاست کردن، نظارت کردن بر، سرپرستی کردن
-
superintends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرپرست، مباشرت کردن، ریاست کردن، نظارت کردن بر، سرپرستی کردن
-
oversee
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظارت، مباشرت کردن بر
-
oversaw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظارت کرد، مباشرت کردن بر
-
oversees
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظارت می کند، مباشرت کردن بر
-
overseen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظارت، مباشرت کردن بر
-
manage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدیریت کردن، اسب اموخته، اداره کردن، مباشرت کردن، گرداندن، از پیش بردن، سرپرستی کردن، ضبط کردن
-
رييس العمال
دیکشنری عربی به فارسی
سرکارگر , سرعمله , مباشرت کردن
-
مضيف
دیکشنری عربی به فارسی
گروه , ازدحام , دسته , سپاه , ميزبان , صاحبخانه , مهمان دار , انگل دار , وکيل خرج , پيشکار , مباشر , ناظر , مباشرت کردن