کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مانع
دیکشنری عربی به فارسی
مانع , سبدترکه اي , چهار چوب جگني , مسابقه پرش از روي مانع , از روي پرچين ياچارچوب پريدن , از روي مانع پريدن , فاءق امدن بر , پيش گير , جلوگيري کننده
-
مانع
دیکشنری فارسی به عربی
اعق , اقامة , حاجز , حانة , خندق , دع , ستارة , سياج , طارد , عائق , عقبة , قفل , کابح , مانع , مقاطعة
-
واژههای مشابه
-
مانع شدن یاایجاد مانع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سد
-
مانع الامواج
دیکشنری عربی به فارسی
موج شکن
-
مانع الحمل
دیکشنری عربی به فارسی
وسيله جلوگيري از ابستني
-
مانع شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اتهم , استثن , اعق , امنع , زمام , سلة , عرقل , قاوم
-
مانع ورادع
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
مانع حرکت شدن
دیکشنری فارسی به عربی
عقال
-
ایجاد مانع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عرقل
-
مانع ایجاد لطمه بزندگی
دیکشنری فارسی به عربی
مضاد حيوي
-
مانع انعقاد خون
دیکشنری فارسی به عربی
مضاد للتخثر
-
مانع نفوذ صدا
دیکشنری فارسی به عربی
ضد الصوت
-
مانع سررفتن دیگ شدن
دیکشنری فارسی به عربی
عارضة القعر
-
مانع دخول (اب)
دیکشنری فارسی به عربی
غير نفاذ