کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لِنگَه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لنگه
دیکشنری فارسی به عربی
بالة , صاحب , مباراة , معلق
-
جستوجو در متن
-
longeve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگه
-
bandsawing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگه کفش
-
pendants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویز، شیب، لنگه، اویزه
-
French door
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درب فرانسوی، درب دارای دو لنگه
-
doublets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبیت، لنگه، کلیجه، قرین، نوعی یل یا نیم تنه
-
doublet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبل، لنگه، کلیجه، قرین، نوعی یل یا نیم تنه
-
بالة
دیکشنری عربی به فارسی
عدل , لنگه , تا , تاچه , مصيبت , بلا , رنج , محنت , رقصيدن
-
bales
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترکه، عدل، محنت، لنگه، رنج، تا، تاچه، مصیبت، بلاء
-
Bale
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیل، عدل، محنت، لنگه، رنج، تا، تاچه، مصیبت، بلاء
-
مباراة
دیکشنری عربی به فارسی
حريف , همتا , نظير , لنگه , همسر , جفت , ازدواج , زورازمايي , وصلت دادن , حريف کسي بودن , جور بودن با , بهم امدن , مسابقه , کبريت , چوب کبريت
-
صاحب
دیکشنری عربی به فارسی
لنگه , جفت , همسر , کمک , رفيق , همدم , شاگرد , شاه مات کردن , جفت گيري يا عمل جنسي کردن , يار , شريک , همدست , رفيق شدن
-
mate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفیق، همسر، جفت، مات، دوست، لنگه، همدم، شاگرد، کمک، شاه مات کردن، جفت گیری یا عمل جنسی کردن
-
leaf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگ، لنگه، ورق، ورقه، لایه، دندانه، صفحه، برگ دادن، جوانه زدن، ورق زدن