کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَج کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لج
دیکشنری فارسی به عربی
حقد , شکوي , نکاية
-
جستوجو در متن
-
spites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spites، بغض، کینه، لج، بدخواهی، غرض، کینه ورزیدن، برسرلج اوردن، خشمگین کردن
-
spite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ببخشید، بغض، کینه، لج، بدخواهی، غرض، کینه ورزیدن، برسرلج اوردن، خشمگین کردن
-
grudges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحتی، کینه، لج، غرض، غبطه، بی میلی، بیزاری، اکراه، لرزیدن، بخل ورزیدن، لجاجت کردن، غبطه خوردن بر، رشک ورزیدن به، غرغر کردن
-
grudge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحتی، کینه، لج، غرض، غبطه، بی میلی، بیزاری، اکراه، لرزیدن، بخل ورزیدن، لجاجت کردن، غبطه خوردن بر، رشک ورزیدن به، غرغر کردن
-
حقد
دیکشنری عربی به فارسی
بي ميلي , اکراه , بيزاري , لج , کينه , غرض , غبطه , بخل ورزيدن , لجاجت کردن , غبطه خوردن بر , رشک ورزيدن به , غرغر کردن , بدانديشي , بدجنسي , بدخواهي , عناد , کينه توزي , نفرت , قصد سوء