کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لق لق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
wobblier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وحشی، لرزان، لق، جنبنده
-
unsteadier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
unsteadier، لرزان، متغیر، لق
-
unsteadiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
unsteadiest، لرزان، متغیر، لق
-
wobbly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناگهانی، لرزان، لق، جنبنده
-
unsteady
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپایا، لرزان، متغیر، لق
-
محلحل
دیکشنری عربی به فارسی
نرم استخوان , سست , ضعيف , لق , زهواردررفته
-
rickety
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، زهوار در رفته، ضعیف، سست، لق، نرم استخوان
-
ricketier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریکیتیر، زهوار در رفته، ضعیف، سست، لق، نرم استخوان
-
loppy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لپ تاپ، قطع کننده، لق، شل، ول، شل و آویزان
-
غير مستقر
دیکشنری عربی به فارسی
نااستوار , بي ثبات , بي پايه , لرزان , متزلزل , متغير , بي ثبات کردن , متزلزل کردن , لق
-
wobble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، لنگی چرخ، تلو تلو خوردن، وول خوردن، لنگ بودن، جنبیدن، مردد بودن، مثل لرزانک تکانخوردن، لق بودن
-
wobbles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، لنگی چرخ، تلو تلو خوردن، وول خوردن، لنگ بودن، جنبیدن، مردد بودن، مثل لرزانک تکانخوردن، لق بودن
-
wobbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان خوردن، تلو تلو خوردن، وول خوردن، لنگ بودن، جنبیدن، مردد بودن، مثل لرزانک تکانخوردن، لق بودن
-
loose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شل، ظهور، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن، سست، گشاد، لق، هرزه، ول، ازاد، بی پایه، بی قاعده، بی ربط، بی بند و بار، فروهشته
-
طليق
دیکشنری عربی به فارسی
روان , سليس , فصيح , شل , سست , لق , گشاد , ول , ازاد , بي ربط , هرزه , بي بندوبار , لوس وننر , بي پايه , بي قاعده , رهاکردن , درکردن(گلوله وغيره) , منتفي کردن , برطرف کردن , شل وسست شدن , نرم وازاد شدن , حل کردن , از قيد مسلوليت ازاد ساختن , سبکبار ...