کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لرزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لرزه
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجف , جرة , رعشة
-
واژههای مشابه
-
زمین لرزه
دیکشنری فارسی به عربی
زلزال
-
لرزه گرفت
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَعَدَ ، اِرتَعَشَ
-
به لرزه افتاد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَعَدَ ، اِرتَعَشَ
-
جستوجو در متن
-
seismic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزه ای، وابسته به زمین لرزه، متزلزل
-
اِرْتَعَدَ
دیکشنری عربی به فارسی
لرزيد , رعشه گرفت , لرزه گرفت , متزلزل شد , به لرزه افتاد
-
اِرتَعَشَ
دیکشنری عربی به فارسی
لرزه گرفت , لرزيد , متزلزل شد , رعه گرفت , به لرزه افتاد
-
seismographs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزه نگاری، لرزه نگار، زلزله سنج
-
seismically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزه ای
-
torse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزه
-
aftershocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پس لرزه ها
-
seismical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزه ای
-
seismographic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزه نگاری