کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لا و لا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نه این و نه ان
دیکشنری فارسی به عربی
لا
-
ply
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، لا، تاه، یک لای طناب، تخته چندلا، لایه کاغذ، رفت و آمد کردن، تاه کردن، چند لا کردن، دولا کردن، تردد کردن
-
بی چون و چرا
دیکشنری فارسی به عربی
لا جدال فيه , محسوم
-
ايبونية
دیکشنری عربی به فارسی
کاءوچو يا لا ستيک سياه و سخت
-
plied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شد، رفت و آمد کردن، تاه کردن، چند لا کردن، دولا کردن، تردد کردن
-
plying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، رفت و آمد کردن، تاه کردن، چند لا کردن، دولا کردن، تردد کردن
-
ناشد
دیکشنری عربی به فارسی
درخواست کردن از , عجز و لا به کردن به , التماس کردن به , استغاثه کردن از
-
رقيق
دیکشنری عربی به فارسی
نازک , باريک , لا غر , نزار , کم چربي , کم پشت , رقيق , کم مايه , سبک , رقيق و ابکي , کم جمعيت , بطور رقيق , نازک کردن , کم کردن , رقيق کردن , لا غر کردن , نازک شدن , کم پشت کردن
-
عشب ضار
دیکشنری عربی به فارسی
علف هرزه , دراز و لا غر , پوشاک , وجين کردن , کندن علف هرزه
-
وغد
دیکشنری عربی به فارسی
پست و بدون مبادي اداب بودن , ادم بي تربيت , ارقه , لا ت , رذل
-
glib
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلیس و چرب زبان، سلیس، لیز، روان، چرب زبان، زبان دار، لا قید
-
فراش
دیکشنری عربی به فارسی
تختخواب و ملا فه ان , لوازم تختواب , بنياد و اساس هر کاري , لا يه زيرين , رشد کننده درهواي ازاد
-
single
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنها، انتخاب کردن، برگزیدن، مجرد، تک، واحد، منفرد، انفرادی، فرد، فردی، تک و توک، عزب، یک نفری، یک لا، یک رشته
-
کلاسيکي
دیکشنری عربی به فارسی
مطابق بهترين نمونه , ادبيات باستاني يونان و روم , باستاني , مربوط به نويسندگان قديم لا تين ويونان , رده اي , کلا سيک
-
شجاع
دیکشنری عربی به فارسی
دلا ور , تهم , شجاع , دلير , دليرانه , عالي , بادليري و رشادت باامري مواجه شدن , اراستن , لا فزدن , باليدن , باجرات , پردل , باشهامت , ترد , شکننده