کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لامسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لامسة
دیکشنری عربی به فارسی
شاخک حساس , ريشه حساس , موي حساس جانور (مثل موي سبيل گربه) , بازوچه
-
جستوجو در متن
-
rampancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لامسه
-
شاخک حساس
دیکشنری فارسی به عربی
لامسة
-
ریشه حساس
دیکشنری فارسی به عربی
لامسة
-
موی حساس جانور (مثل موی سبیل گربه)
دیکشنری فارسی به عربی
لامسة
-
بازوچه
دیکشنری فارسی به عربی
لامسة
-
sense of touch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حس لامسه
-
touch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست زدن به، حس لامسه، لمس دست زنی، پرماس، احساس با دست، زدن، لمس کردن، پرماسیدن، رسیدن به، متاثر کردن، متاثر شدن
-
unfeeling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساس ناخوشایند، بی عاطفه، فاقد قوهء لامسه، فاقد احساسات، بی حس، سنگ دل
-
touches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس می کند، حس لامسه، لمس دست زنی، پرماس، احساس با دست، زدن، لمس کردن، دست زدن به، پرماسیدن، رسیدن به، متاثر کردن، متاثر شدن