کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قورت دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قورت دادن
دیکشنری فارسی به عربی
ابتلاع , ابتلع , جرعة , موخرة السفينة
-
جستوجو در متن
-
gobble up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قورت دادن
-
gulped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gulped، قورت دادن، فرو بردن
-
gulping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوابیدن، قورت دادن، فرو بردن
-
جرعة
دیکشنری عربی به فارسی
خوراک دوا يا شربت , مقدار دوا , دوا دادن , قورت , جرعه , لقمه بزرگ , بلع , قورت دادن , فرو بردن , صداي حاصله از عمل بلع , پرستو , چلچله , مري , عمل بلع , فورت دادن , بلعيدن
-
gulps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گولپس، قورت، جرعه، لقمه بزرگ، بلع، صدای حاصله از عمل بلع، قورت دادن، فرو بردن
-
gulp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گول زدن، قورت، جرعه، لقمه بزرگ، بلع، صدای حاصله از عمل بلع، قورت دادن، فرو بردن
-
ingurgitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر شدن، حریصانه قورت دادن، بلعیدن، فرا گرفتن، زیاد پر کردن
-
ingesting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ابتلاع
دیکشنری عربی به فارسی
در هنج , در هنگ , قورت دادن , داخل معده کردن , فرو بري
-
ingurgitating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر شدن، حریصانه قورت دادن، بلعیدن، فرا گرفتن، زیاد پر کردن
-
ingest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ingested
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خورده شدن، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن
-
ingests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوراکی ها، قورت دادن، به شکم فرو بردن، در هیختن