کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قر دادن قر خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
dine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شام خوردن، ناهار خوردن، شام دادن
-
dined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غذا خوردن، ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن
-
Budge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بودا، تکان دادن، تکان جزئي خوردن، جم خوردن
-
swagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چسبیدن، تاب دادن، بنوسان دراوردن، تاب خوردن، تلوتلو خوردن
-
dines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dines، ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن
-
swagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، تاب دادن، بنوسان دراوردن، تاب خوردن، تلوتلو خوردن
-
تزحزح
دیکشنری عربی به فارسی
تکان جزءي خوردن , تکان دادن , جم خوردن
-
budging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی، تکان دادن، تکان جزئي خوردن، جم خوردن
-
budged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاده، تکان دادن، تکان جزئي خوردن، جم خوردن
-
swags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوجس، کوله پشتی، گودال، تاب دادن، بنوسان دراوردن، تاب خوردن، تلوتلو خوردن
-
swag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوله پشتی، گودال، تاب دادن، بنوسان دراوردن، تاب خوردن، تلوتلو خوردن
-
budges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاده ها، تکان دادن، تکان جزئي خوردن، جم خوردن
-
shellacked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن، با لاک جلا دادن، شکست مفتضحانه خوردن یا دادن
-
swore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوگند خورد، فحش دادن، سوگند خوردن، ناسزا گفتن، قسم دادن، عهد کردن
-
squirming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، پیچ و تاب خوردن، لولیدن، ناراحتی نشان دادن