کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قراول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قراول
دیکشنری فارسی به عربی
مراقب
-
واژههای مشابه
-
قراول رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
هدف
-
پس قراول
دیکشنری فارسی به عربی
خلفي
-
جستوجو در متن
-
خلفي
دیکشنری عربی به فارسی
عقب دار , پس قراول , بطرف عقب , عقبي
-
rearward
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب، پس قراول، بطرف عقب، عقب دار، عقبی
-
sentry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبان، نگهبانی، پاسدار، کشیک، قراول
-
sentinels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانان، نگهبان، دیده بان، کشیک، قراول، سربازمحافظ، نگهبانی کردن
-
vedette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vedette، کشتی اکتشافی کوچک، قراول سوار، دیدهور سوار
-
wardens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانان، سرپرست، نگهبان، رئيس، زوار، متصدی، ناظر، بازرس، والی، قراول
-
warden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرپرست، نگهبان، رئيس، زوار، متصدی، ناظر، بازرس، والی، قراول
-
vedettes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vedettes، کشتی اکتشافی کوچک، قراول سوار، دیدهور سوار
-
directs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت می کند، دستور دادن، اداره کردن، نظارت کردن، معطوف داشتن، امر کردن، متوجه ساختن، قراول رفتن، هدایت کردن، سوق دادن، عطف کردن
-
direct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستقیم، دستور دادن، اداره کردن، نظارت کردن، معطوف داشتن، امر کردن، متوجه ساختن، قراول رفتن، هدایت کردن، سوق دادن، عطف کردن، عمودی، میان بر، راست