کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدغن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قدغن
دیکشنری فارسی به عربی
امر
-
واژههای مشابه
-
قدغن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
محرم , منع
-
قدغن کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أَحرَجَ (حَرَّجَ) علي
-
جستوجو در متن
-
accursing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفرین، قدغن کردن
-
accurse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشخیص دهید، قدغن کردن
-
forbiddance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، نهی، منع، قدغن، ممانعت، بازداشت، جلو گیری
-
أَحرَجَ (حَرَّجَ) علي
دیکشنری عربی به فارسی
قدغن کرد , منوع کرد , منع کرد , تحريم کرد , ممانعت کرد , سخت گرفت بر
-
injunctions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستورات، دستور، حکم بازداشت، نهی، اتحاد، قدغن
-
interdict
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، قدغن، نهی، تحریم، حکم بازداشت، حکم نهی، حکم اداری، جلو گیری، قدغن کردن، اجازه ندادن، باز داشتن، محجور کردن، نهی کردن، ممنوع کردن، رد کردن، ممانعت کردن
-
interdicts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، قدغن، نهی، تحریم، حکم بازداشت، حکم نهی، حکم اداری، جلو گیری، قدغن کردن، اجازه ندادن، باز داشتن، محجور کردن، نهی کردن، ممنوع کردن، رد کردن، ممانعت کردن
-
forbids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوع است، منع کردن، قدغن کردن، ممنوع ساختن، باز داشتن، اجازه ندادن، ممانعت کردن
-
interdicting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، قدغن کردن، اجازه ندادن، باز داشتن، محجور کردن، نهی کردن، ممنوع کردن، رد کردن، ممانعت کردن
-
امر
دیکشنری عربی به فارسی
نهي , قدغن , حکم بازداشت , دستور , اتحاد , اموزش , راهنمايي