کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قال قال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
smelted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذوب شده، گداختن، گداخته شدن، قال کردن
-
smelt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذوب شدن، گداختن، گداخته شدن، قال کردن
-
ructions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله ها، همهمه، قیل و قال، داد
-
fracas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرقه ها، زد و خورد، قیل و قال، بلوا
-
cupel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کپسول، قال، بوته قالگری، جام، در بوته گذاشتن
-
cupels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کپسول، قال، بوته قالگری، جام، در بوته گذاشتن
-
cupellation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاپشن، قالگری، قال گذاری، گرفتن فلزات قیمتی از سرب
-
walkout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج، اعتصاب کردن، ترک گفتن، قال گذاشتن، کاری را ناگهان ترک کردن
-
babels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بابلز، هرج و مرج، سخن پرقیل و قال، اغتشاش، شلوغی، بنای شگرف، طرح خیالی
-
jangles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
jangles، داد و بیداد، غوغا، قیل و قال، جنجال، بحی، داد و بیداد کردن، جنجال کردن، غوغا کردن
-
jangle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جالبه، داد و بیداد، غوغا، قیل و قال، جنجال، بحی، داد و بیداد کردن، جنجال کردن، غوغا کردن
-
rows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردیف، سطر، صف، خط، رج، قطار، راسته، رده، ریسه، قیل و قال، ردیف چند خانه، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
row
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردیف، سطر، صف، خط، رج، قطار، راسته، رده، ریسه، قیل و قال، ردیف چند خانه، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
noises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، صدا، اختلال، شلوغ، فریاد، طنین، خش خش، بانگ، امد و رفته، قیل و قال، پا رازیت، شایعه و تهمت، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
-
noise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، صدا، اختلال، شلوغ، فریاد، طنین، خش خش، بانگ، امد و رفته، قیل و قال، پا رازیت، شایعه و تهمت، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن