کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاع
دیکشنری عربی به فارسی
ته , پايين , تحتاني
-
واژههای مشابه
-
قاع السفينة
دیکشنری عربی به فارسی
شکم بشکه , رخنه پيدا کردن , تراوش کردن , هر چيز زننده ومتعفن , اب ته کشتي
-
جستوجو در متن
-
تحتانی
دیکشنری فارسی به عربی
تحت , قاع
-
شکم بشکه
دیکشنری فارسی به عربی
قاع السفينة
-
رخنه پیدا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قاع السفينة
-
هر چیز زننده ومتعفن
دیکشنری فارسی به عربی
قاع السفينة
-
اب ته کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
قاع السفينة
-
پایین
دیکشنری فارسی به عربی
تحت , قاع , مستوي واطي
-
ته
دیکشنری فارسی به عربی
حد اقصي , عقب , قاع , کعب
-
تراوش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخترق , تسرب , رواسب طينية , قاع السفينة
-
plains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشت ها، دشت، جلگه، هامون، قاع، میدان یا محوطه جنگ، شکوه کردن
-
plain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلگه، دشت، هامون، قاع، میدان یا محوطه جنگ، شکوه کردن، ساده، صاف، واضح، عادی، هموار، پهن، رک و ساده، برابر، اشکار، بد قیافه، سر راست