کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیض
دیکشنری فارسی به عربی
نعمة
-
واژههای مشابه
-
فرط فیض
دیکشنری فارسی به عربی
حماس
-
فیض بخش
دیکشنری فارسی به عربی
متحمس , مترف
-
دعای فیض و برکت
دیکشنری فارسی به عربی
نعمة
-
جستوجو در متن
-
grace of God
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیض خدا
-
exuberance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیری، فراوانی، وفور، کثرت، فزونی، سرک، غنا، بسیاری، فرط فیض
-
gracious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهربان، بخشنده، رئوف، خوشایند، دلپذیر، توفیق دهنده، فیض بخش، زیر دست نواز، خیر خواه، مطبوع دارای لطف
-
نعمة
دیکشنری عربی به فارسی
توفيق , فيض , تاءيد , مرحمت , زيبايي , خوبي , خوش اندامي , ظرافت , فريبندگي , دعاي فيض و برکت , خوش نيتي , بخشايندگي , بخشش , بخت , اقبال , قرعه , جذابيت , زينت بخشيدن , اراستن , تشويق کردن , لذت بخشيدن , مورد عفو قرار دادن
-
حماس
دیکشنری عربی به فارسی
هواخواهي با حرارت , شوروذوق , غيرت , جديت , الهام , وجدوسرور , اشتياق , شور , تهييج , فراواني , بسياري , وفور , فرط فيض , کثرت , جانفشاني , شوق , ذوق , حرارت , حميت , گرمي , تعصب , خير خواهي , غيور , متعصب
-
مترف
دیکشنری عربی به فارسی
توفيق دهنده , فيض بخش , بخشنده , رءوف , مهربان , دلپذير , زير دست نواز , خير خواه , خوشايند , مطبوع داراي لطف , خوشمزه , لذيذ , شيرين , شهوت انگيز
-
graces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرزوها، زیبایی، ظرافت، بخشش، جذابیت، منت، اقبال، ملاحت، بخشندگی، قرعه، تایید، دعای فیض و برکت، خوش نیتی، خوش اندامی، افسون گری، زینت بخشیدن، موردلطف قراردادن، اراستن، تشویق کردن، لذت بخشیدن
-
grace
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رحمت، زیبایی، ظرافت، بخشش، جذابیت، منت، اقبال، ملاحت، بخشندگی، قرعه، تایید، دعای فیض و برکت، خوش نیتی، خوش اندامی، افسون گری، زینت بخشیدن، موردلطف قراردادن، اراستن، تشویق کردن، لذت بخشیدن
-
متحمس
دیکشنری عربی به فارسی
گرم , سوزان , تند و تيز , مشتاق , علا قه مند , فراوان , پرپشت , فيض بخش , پربرکت , تيزکردن , شديدبودن , شديدکردن , نوحه سرايي کردن , تيز , پرزور , تند , حاد , شديد , زيرک , باهوش , فدايي , مجاهد , غيور , باغيرت , هواخواه