کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فِرفِره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فرفره
دیکشنری فارسی به عربی
حفلة , دورة
-
صدا کردن (مثل فرفره)
دیکشنری فارسی به عربی
دندنة
-
جستوجو در متن
-
whizzing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
whizzing، غژغژ کردن، مثل فرفره چرخیدن
-
whizzed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
whizzed، غژغژ کردن، مثل فرفره چرخیدن
-
topspin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
topspin، چرخش فرفره مانند توپ بازی
-
whirligig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گردنبند، گرش، فرفره، فرموک، چرخک، تصور واهی
-
whirligigs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گردباد، گرش، فرفره، فرموک، چرخک، تصور واهی
-
waggly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، فرفره وار، تلو تلو خور، چرخنده
-
purled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد شده، حلقه حلقه شدن، مثل فرفره چرخیدن، واژگون شدن، زردوزی کردن، با شرشرجاری شدن
-
whizzes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزی، صدای تیز و تند، صدای غژ، غژغژ کردن، مثل فرفره چرخیدن
-
whiz
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوت زدن، صدای تیز و تند، صدای غژ، غژغژ کردن، مثل فرفره چرخیدن
-
purling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، حلقه حلقه شدن، مثل فرفره چرخیدن، واژگون شدن، زردوزی کردن، با شرشرجاری شدن
-
spinner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپینر، عنکبوتی که تار میتند، ریسنده، نخ ریس، نختاب، فرفره، کارگر یا ماشین نخ ریسی
-
دندنة
دیکشنری عربی به فارسی
وزوز کردن , همهمه کردن , صدا کردن (مثل فرفره) , زمزمه کردن , درفعاليت بودن , فريب دادن , زمزمه , سخن نرم , شکايت , شايعات