کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوت شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فوت وفن
دیکشنری فارسی به عربی
خدعة
-
طول چیزی برحسب فوت
دیکشنری فارسی به عربی
فلم
-
یارد(63 اینچ یا 3 فوت)
دیکشنری فارسی به عربی
ساحة
-
فوت (مقیاس طول انگلیسی معادل 21 اینچ)
دیکشنری فارسی به عربی
قدم
-
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت در ساعت
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
جستوجو در متن
-
pass away
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوت شدن، مردن، فوت کردن، درگذشتن
-
died
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوت کرد، مردن، تلف شدن، جان دادن، درگذشتن، فوت کردن، بشکل حدیده یا قلاویز دراوردن، با حدیده و قلاویز رزوه کردن
-
die
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرگ، سرنوشت، طاس، مهره، جفت طاس، سرپیچ، سر سکه، قمار، مردن، تلف شدن، جان دادن، درگذشتن، فوت کردن، بشکل حدیده یا قلاویز دراوردن، با حدیده و قلاویز رزوه کردن
-
dies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میمیرد، سرنوشت، طاس، مهره، جفت طاس، سرپیچ، سر سکه، قمار، مردن، تلف شدن، جان دادن، درگذشتن، فوت کردن، بشکل حدیده یا قلاویز دراوردن، با حدیده و قلاویز رزوه کردن