کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلس فلس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلس فلس
دیکشنری فارسی به عربی
متقشر
-
جستوجو در متن
-
متقشر
دیکشنری عربی به فارسی
فلس مانند , فلس فلس , پولک دار , زبر , ناهموار
-
scaly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقعدی، فلس مانند، زبر، فلس فلس، نا هموار، پولک دار
-
squama
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکواش، فلس، پولک، ساختمان فلس مانند
-
squamae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکامای، فلس، پولک، ساختمان فلس مانند
-
squamose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکواموس، فلس دار، پوشیده از فلس یا پولک
-
flaked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته پوسته شده، فلس دار
-
panda
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاندا، مورچه خوار فلس دار هیمالیا
-
pandas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانداها، مورچه خوار فلس دار هیمالیا
-
scutate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
scutate، سپرمانند، پوشیده از فلس های بزرگ
-
scaled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقیاس پذیر، مدرج، فلس دار، قابل درجه بندی
-
squamulose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکامولوز، دارای فلس های ریز، دارای پولک های ریز
-
squamation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسفنجی، بشکل فلس، پولک، پوشش فلسی شکل حیوانات
-
imbricating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاذب، پولک پولک کردن، مثل فلس ماهی روی همچیدن، نیمه نیمه روی هم گذاشتن