کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فشردگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فشردگی
دیکشنری فارسی به عربی
مربي
-
جستوجو در متن
-
pulpefaction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشردگی
-
compressibleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشردگی
-
epilogizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشردگی
-
compressions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده سازی، فشار، تراکم، فشردگی، متراکم سازی، هم فشارش، بهم فشردگی، اختصار، ضغطه
-
compression
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده سازی، فشار، تراکم، فشردگی، متراکم سازی، هم فشارش، بهم فشردگی، اختصار، ضغطه
-
hyperphosphorescence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر فشردگی
-
fulguration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشردگی، درخشش
-
strangulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه شدن، اختناق، خفه سازی، فشردگی
-
compressibilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده سازی، تراکم پذیری، قابلیت فشردگی
-
compressibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده سازی، تراکم پذیری، قابلیت فشردگی
-
compaction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکم، فشردگی، فشرده سازی، عمل بهم چسباندن، عمل ریز بافتن
-
compactions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکم، فشردگی، فشرده سازی، عمل بهم چسباندن، عمل ریز بافتن
-
jams
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرباجات، مربا، فشردگی، وضع بغرنج، شلوغ کردن، بستن، چپاندن، فرو کردن، گنجاندن، متراکم کردن، مسدود کردن، پارازیت دادن، منقبض کردن