کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرونشاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرونشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
اطفا , انخفض , اهدا , فترة الهدوء , قيد , هادن , هدوء
-
واژههای مشابه
-
خشم(کسیرا) فرونشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
وافق
-
خشم (کسی را) فرونشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
عوض
-
جستوجو در متن
-
اطفا
دیکشنری عربی به فارسی
خاموش کردن , خفه کردن , فرونشاندن , کشتن , منقرض کردن
-
هادن
دیکشنری عربی به فارسی
ارام کردن , ساکت کردن , تسکين دادن , فرونشاندن , خواباندن , خشنود ساختن
-
propitiation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسبیح، استمالت، دلجویی، فرونشاندن خشم وغضب
-
propitiate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب دادن، تسکین دادن، خشم را فرو نشاندن، استمالت کردن، خشم کسی را فرونشاندن
-
propitiated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معافیت، تسکین دادن، خشم را فرو نشاندن، استمالت کردن، خشم کسی را فرونشاندن
-
propitiating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معافیت دادن، تسکین دادن، خشم را فرو نشاندن، استمالت کردن، خشم کسی را فرونشاندن
-
atoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتهام، کفاره دادن، جبران کردن، جلب کردن، خشم کسی را فرونشاندن، جلب رضایت کردن
-
propitiates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک می کند، تسکین دادن، خشم را فرو نشاندن، استمالت کردن، خشم کسی را فرونشاندن
-
انخفض
دیکشنری عربی به فارسی
نرم کردن , ملا يم کردن , اهسته ترکردن , شيرين کردن , فرونشاندن , خوابانيدن , کاستن , از , کم کردن , نرم شدن
-
قيد
دیکشنری عربی به فارسی
زنجير , بازداشت , جلوگيري , لبه پياده رو , محدود کردن , داراي ديواره يا حايل کردن , تحت کنترل دراوردن , فرونشاندن , بدهي , حساب بدهي , در ستون بدهي گذاشتن , پاي کسي نوشتن