کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
power steering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمان قدرت، فرمان خودکار
-
Ten Commandments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ده فرمان، احکام عشره، ده فرمان موسی
-
commanded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمان داد، فرمان دادن، حکم کردن، امر کردن، فرمودن
-
foreshaft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فرمان
-
handlebars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمان
-
commands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستورات، فرماندهی، فرمان، سرکردگی، فرمایش، فرمان دادن، حکم کردن، امر کردن، فرمودن
-
استعصى الأمر
دیکشنری عربی به فارسی
از فرمان سرپيچى كرد , سرپيچى كرد , نافرمانى كرد , تمرّد كرد , فرمان نبرد , از دستور اطاعت نكرد
-
command
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمان، فرماندهی، سرکردگی، فرمایش، فرمان دادن، حکم کردن، امر کردن، فرمودن
-
command key
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلید فرمان
-
command prompt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط فرمان
-
driving wheel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمان خودرو
-
command module
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماژول فرمان
-
أمرمنفذ
دیکشنری عربی به فارسی
فرمان مطاع
-
system command
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمان سیستم
-
steering mechanism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکانیزم فرمان