کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بام غلتان
دیکشنری فارسی به عربی
حادلة
-
توده یخ غلتان
دیکشنری فارسی به عربی
جبل ثلجي , کتلة جليدية
-
جستوجو در متن
-
trundling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاد بودن، غلتان، غلتاننده
-
حادلة
دیکشنری عربی به فارسی
غلتک , بام غلتان , استوانه , نورد
-
icefall
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تگرگ، ابشار یخی، توده یخ غلتان
-
icefalls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخبندان، ابشار یخی، توده یخ غلتان
-
iceberg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوه یخی، توده یخ شناور، توده یخ غلتان، کوهیخ شناور
-
جبل ثلجي
دیکشنری عربی به فارسی
توده يخ غلتان , کوه يخ شناور , توده يخ شناور
-
icebergs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخ زده، توده یخ شناور، توده یخ غلتان، کوهیخ شناور
-
rollers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلطک، غلتک، نورد، استوانه، منگنه، غلتانک، بام غلتان
-
کتلة جليدية
دیکشنری عربی به فارسی
يخ رود , برف رود , توده يخ غلتان , رودخانه يخ , يخچال طبيعي
-
glaciers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخچال ها، یخچال طبیعی، توده یخ غلتان، یخ رود، برف رود، رودخانه یخ
-
glacier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخچال و فریزر، یخچال طبیعی، توده یخ غلتان، یخ رود، برف رود، رودخانه یخ
-
scarabs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکاراب ها، تخماق یا کلوخ کوب، سوسک سرگین غلتان، زمین کوب، تکه جواهر