کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غر و لند زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لا غر
دیکشنری فارسی به عربی
اهانة , بسيط , رقيق , زاوي , ضييل , لحم بدون دهن , نحيف , نحيل
-
لا غر شدن وکردن
دیکشنری فارسی به عربی
بسيط
-
لا غر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , رقيق , نقع
-
لا غر شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
جستوجو در متن
-
beat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرب و شتم، ضربان، ضرب، تپش، ضربت، زمان عبور کلمه، ضربان نبض و قلب، ضربت موسیقی، زنش، زدن، کتک زدن، کوبیدن، تپیدن، چوب زدن، شلاق زدن، منکوب کردن، ضرب زدن، سخت زدن
-
bawling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن، داد و بیداد کردن، داد زدن، فریاد زدن
-
squat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، محل چمباتمه زنی، چمباتمه زدن، چمباتمه نشستن، قوز کردن، چندک زدن، چنباتمه زدن، چاق و خپل
-
piped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله کشی، نی زدن، فلوت زدن، صفیر زدن، لوله کشی کردن، با صدای تیز و زیر حرف زدن
-
brushing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسواک زدن، لیف زدن، نقاشی کردن، ماهوت پاک کن زدن، قلم مو زدن، تند گذشتن، خار کردن، تماس حاصل کردن و اهسته گذشتن
-
knocking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه زدن، بد گویی کردن از، زدن، کوبیدن، بهم خوردن، ضربات متوالی و تند زدن
-
chattered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، پچ پچ کردن، تندتند حرف زدن، چهچه زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن
-
bawl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باله، داد و بیداد، گریه، فریاد، داد و بیداد کردن، داد زدن، فریاد زدن
-
gibbering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گبرینگ، ور زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن، دست و پا شکسته حرف زدن
-
booting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوت شدن، لگد زدن، با سر چکمه و پوتین زدن