کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غده ها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غدة
دیکشنری عربی به فارسی
غده , هر عضو ترشح کننده , دشبل , غده عرقي , حشفه مرد , بظر زن
-
غدة درقية
دیکشنری عربی به فارسی
غمباد , بزرگ شدن غده تيروءيد , گواتر , سپرديس , سپرمانند , وابسته بغده درقي
-
غده عرقی
دیکشنری فارسی به عربی
غدة
-
غده وار
دیکشنری فارسی به عربی
غدي
-
غده ای
دیکشنری فارسی به عربی
غدي
-
نوک غده
دیکشنری فارسی به عربی
حلمة
-
بزرگ شدن غده تیروءید
دیکشنری فارسی به عربی
غدة درقية
-
وابسته به غده
دیکشنری فارسی به عربی
غدي
-
ریشه كن كردن غده سرطانى در منطقه
دیکشنری فارسی به عربی
استئصال الجرثومة السرطانية فى المنطقة
-
جستوجو در متن
-
ganglions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گانگلیون ها، غده عصبی، غده لنفاوی، گره، بر امدگی
-
nodes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گره ها، گره، غده، اشکال، دشواری، ورم، بر امدگی
-
lumps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توده ها، توده، غده، کلوخه، تکه، درشت، قلنبه، گره، ادم تنه لش، مقدار زیاد، قطعه، قلنبه کردن، توده کردن، بزرگ شدن