کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غالبا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غالبا
دیکشنری فارسی به عربی
بعض
-
واژههای مشابه
-
ایجاد کردن (غالبا بامصدر)
دیکشنری فارسی به عربی
سبب
-
جستوجو در متن
-
overstately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا
-
nonengrossingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا
-
inconcinn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا
-
ungraven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا
-
nonfrequently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا
-
nonfrequence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا
-
mostly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اغلب، غالبا
-
noumenal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا، وابسته به معنویات و خدایان
-
coyest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، نازکن، خجالتی، فروتن، کمرو، غالبا در مورد زن گفته میش
-
often
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غالبا، بارها، غالب اوقات، خیلی اوقات، بکرات، بسی، کرارا، خیلی زیاد
-
coy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، نازکن، خجالتی، فروتن، کمرو، غالبا در مورد زن گفته میش