کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیش محل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عيش
دیکشنری عربی به فارسی
نگاه داشتن , اداره کردن , محافظت کردن , نگهداري کردن , نگاهداري , حفاظت , امانت داري , توجه , جلوگيري کردن , ادامه دادن , مداومت بامري دادن
-
جستوجو در متن
-
spoiler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپویلر، تباه کننده، سر خر، محل عیش دیگران، فاسد سازنده
-
spoilers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپویلرها، تباه کننده، سر خر، محل عیش دیگران، فاسد سازنده
-
spoilsman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکار، تباه کننده، فاسد سازنده، خریدار غنائم جنگی، محل عیش دیگران
-
spoilsmen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپاه پاسداران، تباه کننده، فاسد سازنده، خریدار غنائم جنگی، محل عیش دیگران