کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَيْنٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عين
دیکشنری عربی به فارسی
چشم , ديده , بينايي , دهانه , سوراخ سوزن , دکمه يا گره سيب زميني , مرکز هر چيزي , کاراگاه , نگاه کردن , ديدن , پاييدن
-
عين
دیکشنری عربی به فارسی
تعيين کردن , برقرار کردن , منصوب کردن , گماشتن , واداشتن
-
عین همان
دیکشنری فارسی به عربی
واحد
-
عین الشمس
دیکشنری فارسی به عربی
عقيق
-
عین الهر
دیکشنری فارسی به عربی
عقيق
-
عین کلمه یاعبارتی را از زبانی بزبان دیگر نقل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ترجم صوتيا
-
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
دیکشنری فارسی به عربی
ترجمة صوتية
-
جستوجو در متن
-
outness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیرون، عین
-
ain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عین
-
دیده
دیکشنری فارسی به عربی
عين
-
سوراخ سوزن
دیکشنری فارسی به عربی
عين
-
دکمه یا گره سیب زمینی
دیکشنری فارسی به عربی
عين
-
مرکز هر چیزی
دیکشنری فارسی به عربی
عين
-
otherwhile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در عین حال