کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمداً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قائم بعملية الحرق عمدا
دیکشنری عربی به فارسی
کسيکه عمدا ايجاد حريق ميکند
-
عمدا انجام دادن
دیکشنری فارسی به عربی
متعمد
-
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
دیکشنری فارسی به عربی
قائم بعملية الحرق عمدا
-
علا مت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
دیکشنری فارسی به عربی
مريض , هکذا
-
جستوجو در متن
-
purposely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمدا، از روی قصد
-
intentionally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از قصد، عمدا
-
on purpose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از قصد، عمدا
-
deliberately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمدا، تعمدا
-
arsonist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگیر کننده، کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
-
متعمد
دیکشنری عربی به فارسی
تعمد کردن , عمدا انجام دادن , عمدي , تعمدا , تعمق کردن , سنجيدن , انديشه کردن , کنکاش کردن , قصدي
-
هکذا
دیکشنری عربی به فارسی
چنين , جستجوکردن , علا مت چاپي بمعني عمدا چنين نوشته شده , بدين گونه , بدينسان , از اين قرار , اينطور , مثلا , بدين معني که , پس , بنابر اين
-
مريض
دیکشنری عربی به فارسی
مبتلا بکسالت و بهم خوردگي مزاج در اثر پرواز , ناخوش , بيمار , ناساز , ناتندرست , مريض , مريض شدن , کيش کردن , جستجوکردن , علا مت چاپي بمعني عمدا چنين نوشته شده , برانگيختن , بدحال , ناپاک