کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علامت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علامت سؤال (استفهام)
دیکشنری فارسی به عربی
علامة الاستفهام
-
جستوجو در متن
-
trademark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت تجاری، علامت تجارتی، علامت کارخانه، علامت تجارتی گذاشتن
-
minus sign
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت منهای، علامت منها، علامت منها یا منفی
-
plus sign
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت جمع، علامت بعلاوه، علامت باضافه
-
marking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت گذاری، نشان، علامت سلاح، نشاندار سازی
-
signal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگنال، علامت، نشان، اخطار، راهنما، علامت دادن، با علامت ابلاغ کردن، با اشاره رساندن، اشکار
-
signals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگنال ها، سیگنال، علامت، نشان، اخطار، راهنما، علامت دادن، با علامت ابلاغ کردن، با اشاره رساندن
-
markings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشانه گذاری، علامت گذاری، نشان، علامت سلاح، نشاندار سازی
-
equal sign
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشانه برابر، علامت برابری، علامت تساوی
-
trademarked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت تجاری، علامت تجارتی گذاشتن
-
signalled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگنال داد، علامت دادن، با علامت ابلاغ کردن، با اشاره رساندن
-
accent mark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت لهجه، يكي از علائم تكيه در موسيقي، علامت ضرب
-
mark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت، مارک، نشانه، نشان، نمره، مرز، علامت مخصوص، داغ، خط شروع مسابقه، نقطه، علامت سلاح، خط، چوب خط، مدل مخصوص، حد، درجه، پایه، هدف، علامت گذاردن، نشان کردن، علامت گذاشتن، توجه کردن
-
emication
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت گذاری