کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقدة
دیکشنری عربی به فارسی
گير , پيچ , تاب , ويژه گي , فرريز , غش , حمله ناگهاني , پيچيدن , پيچ خوردگي , گره , برکمدگي , دژپيه , غده , چيز سفت يا غلنبه , مشکل , عقده , واحد سرعت دريايي معادل 01/ 6706 فوت در ساعت , گره زدن , بهم پيوستن , گيرانداختن , گره خوردن , منگوله دار کردن...
-
واژههای مشابه
-
عقده
دیکشنری فارسی به عربی
عجيرة , عقدة ، إحْنة
-
عقده روحی
دیکشنری فارسی به عربی
هوس
-
عقده ای
دیکشنری فارسی به عربی
استحواذي , عقدي
-
ایجاد عقده روحی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
توجس
-
جستوجو در متن
-
ochletic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقده ای
-
ویژه گی
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
فرریز
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
برکمدگی
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
دژپیه
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
چیز سفت یا غلنبه
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت در ساعت
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
منگوله دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة