کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقب
دیکشنری عربی به فارسی
ته دار کردن , ته تفنگ , ته توپ , کفل , شاخ زدن , ضربه زدن , پيش رفتن , پيشرفتگي داشتن , نزديک يامتصل شدن , بشکه , ته , بيخ , کپل , ته درخت , ته قنداق تفنگ , هدف , کنده , ريشه , ته سيگار , ته چک , ته سوش , ته بليط , کوتوله , از بيخ کندن , تحليل بردن ,...
-
عقب
دیکشنری فارسی به عربی
خلف , ذيل , ظهر , موخرة , وراء
-
واژههای مشابه
-
عقب انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
اجل (مع الشد) , اعق
-
عقب ترین
دیکشنری فارسی به عربی
اخير
-
عقب تر
دیکشنری فارسی به عربی
اخير
-
در عقب
دیکشنری فارسی به عربی
بعد
-
عقب تراز
دیکشنری فارسی به عربی
وراء
-
بطرف عقب
دیکشنری فارسی به عربی
خلف , خلفي
-
عقب دار
دیکشنری فارسی به عربی
خلفي
-
عقب مانده
دیکشنری فارسی به عربی
خلفيا , متخاذل , وراء
-
عقب نشینی
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة
-
عقب کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
موخرة
-
عقب کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
انکمش
-
به عقب
دیکشنری فارسی به عربی
الي وراء , خلفيا , ظهر , متاخر