کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عجول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عجول
دیکشنری فارسی به عربی
طفح , متهور , مستعجل
-
واژههای مشابه
-
ادم عجول
دیکشنری فارسی به عربی
متهور
-
عجول و بی پروا
دیکشنری فارسی به عربی
کومة
-
جستوجو در متن
-
hastile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجول بودن
-
hasteful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستیزه جو، عجول
-
rashest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شدیدترین، بی پروا، تند، عجول، بی احتیاط
-
speedy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع، عجول، سریع السیر، چابک
-
brasher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرم، عجول و بی پروا، گستاخ، بی حیا، متهور، بی شرم
-
speedier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع تر، سریع، عجول، سریع السیر، چابک
-
متهور
دیکشنری عربی به فارسی
ادم شتابکار , ادم عجول , ادم بي پروا , بي باک
-
headiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عالیترین، بی پروا، مست کننده، تند، عجول شدید
-
hothead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرماخوردگی، ادم بی پروا، ادم شتابکار، ادم عجول
-
brashest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناقص، عجول و بی پروا، گستاخ، بی حیا، متهور، بی شرم