کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عارضهنگاری سطح دریا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عارضة
دیکشنری عربی به فارسی
تير اهن , شاه تير , شاهين ترازو
-
عارضة القعر
دیکشنری عربی به فارسی
تير ته کشتي , حمال کشتي , صفحات اهن ته کشتي , وارونه کردن (کشتي) , وارونه شدن , کشتي زغال کش , عوارض بندري , خنک کردن , مانع سررفتن ديگ شدن , خنک شدن , ( ) دلسردشدن , واژگون شدن , افتادن
-
عارضه صرفی
دیکشنری فارسی به عربی
حادث عرضي
-
عارضه (در فلسفه)
دیکشنری فارسی به عربی
حادث عرضي
-
جستوجو در متن
-
sealevel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطح دریا
-
sea level
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطح دریا
-
sea-level pressure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشار سطح دریا
-
awash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آفتاب، لبریز، مماس با سطح اب، سرگردان بر روی امواج دریا
-
zooplankton
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زئوپلانکتون، جانور ریز شناور بر سطح دریا
-
phytoplankton
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیتوپلانکتون، زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا