کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظَهَرَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ظهر
دیکشنری عربی به فارسی
عقب , پشت (بدن) , پس , عقبي , گذشته , پشتي , پشتي کنندگان , تکيه گاه , به عقب , درعقب , برگشت , پاداش , جبران , ازعقب , پشت سر , بدهي پس افتاده , پشتي کردن , پشت انداختن , بعقب رفتن , بعقب بردن , برپشت چيزي قرارگرفتن , سوارشدن , پشت چيزي نوشتن , ظهرن...
-
ظهر
دیکشنری فارسی به عربی
خط الطول , ظهر , منتصف النهار
-
ظهر نویسی
دیکشنری فارسی به عربی
تصديق
-
پیش از ظهر
دیکشنری فارسی به عربی
صباح
-
ناهار(یعنی غذای عمده روز که بعضی اشخاص هنگام ظهر و بعضی شب می خورند)
دیکشنری فارسی به عربی
عشاء
-
جستوجو در متن
-
noontime
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظهر، نیم روز، موقع ظهر
-
forenoons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پستانداران، پیش از ظهر، قبل از ظهر، پیش از نیم روز، چاشتگاه، بامداد
-
forenoon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
forenoon، پیش از ظهر، قبل از ظهر، پیش از نیم روز، چاشتگاه، بامداد
-
antemeridian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قبل از ظهر
-
afterswell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از ظهر
-
aftersupper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از ظهر
-
noonwards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از ظهر
-
afterdays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از ظهر
-
postheat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از ظهر