کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طنازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
coquetted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتل، طنازی کردن
-
coquet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتی، لوند، عشوه گر، طنازی کردن
-
coquets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتها، لوند، عشوه گر، طنازی کردن
-
coquetry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتل، ناز، عشوه، کرشمه، عشوهگری، طنازی، دلبری، غمزه
-
tease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسی را دست انداختن، اذیت، اذیت کردن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
-
teasing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذیت کردن، کسی را دست انداختن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
-
flirted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسخره کرد، لاس زدن، عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن
-
flirts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flirts، حرکت تند و سبک، لاس، لاس زدن، عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن
-
teases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
teases، اذیت، کسی را دست انداختن، اذیت کردن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
-
flirt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلنگر، حرکت تند و سبک، لاس، لاس زدن، عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن
-
teased
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تند و زننده، کسی را دست انداختن، اذیت کردن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن