کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضلع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضلع
دیکشنری عربی به فارسی
دنده , تکه گوشت دنده دار , دنده دار کردن , گوشت دنده , هر چيز شبيه دنده , پشت بند زدن , مرز گذاشتن , نهر کندن , شيار دار کردن
-
جستوجو در متن
-
پشت بند زدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع
-
مرز گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع
-
تکه گوشت دنده دار
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع
-
دنده دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع
-
گوشت دنده
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع
-
هر چیز شبیه دنده
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع
-
دنده
دیکشنری فارسی به عربی
ترس , ضلع
-
نهر کندن
دیکشنری فارسی به عربی
ضلع , قبضة
-
brims
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لبه، طره، حاشیه، کنار، ضلع
-
شیار دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخدود , حافة , ضلع
-
costa
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوتا، ضلع، دنده، رگه، خط کناری
-
costae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کته، ضلع، دنده، رگه، خط کناری
-
sides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرف، سمت، طرف، جانب، پهلو، ضلع، سو، کناره، جنب، طرفداری کردن، طرفداری کردن از، در یکسو قرار دادن