کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صُفْرٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صفر
دیکشنری عربی به فارسی
عدد صفر , رمز , حروف يا مهر رمزي , حساب کردن (بارقام) , صفر گذاردن , برمزدراوردن , عدم , هيچ
-
صفر
دیکشنری عربی به فارسی
صفر , هيچ , مبداء , محل شروع , پايين ترين نقطه , نقطه گذاري کردن , روي صفرميزان کردن
-
صفر
دیکشنری فارسی به عربی
تافه , صفر , لا شيء , لا شيي
-
عدد صفر
دیکشنری فارسی به عربی
صفر
-
صفر گذاردن
دیکشنری فارسی به عربی
صفر
-
به صفر رسیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اختف
-
وه(علا مت تعجب و اندوه)() علا مت صفر
دیکشنری فارسی به عربی
اوه
-
جستوجو در متن
-
zeroeth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفر صفر
-
zeroed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفر شده، نقطه گذاری کردن، روی صفر میزان کردن
-
zero coupon security
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امنیت صفر صفر
-
zeroing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفر کردن، نقطه گذاری کردن، روی صفر میزان کردن
-
zeros
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفرها، صفر، عدد صفر، هیچ، علامت صفر، مبداء، محل شروع
-
zero
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفر، عدد صفر، هیچ، علامت صفر، مبداء، محل شروع، نقطه گذاری کردن، روی صفر میزان کردن
-
zeroes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفرها، صفر، عدد صفر، هیچ، علامت صفر، مبداء، محل شروع، نقطه گذاری کردن، روی صفر میزان کردن