کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صوری
دیکشنری فارسی به عربی
اسمي , سطحي , قلد
-
واژههای مشابه
-
مقاومت صوری برق در برابر جریان متناوب
دیکشنری فارسی به عربی
معاوقة کهربائية
-
جستوجو در متن
-
superficial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحی، ظاهری، صوری، سرسری
-
سطحي
دیکشنری عربی به فارسی
صوري , سطحي , سرسري , ظاهري
-
ostensible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظاهری، صوری، نمایان، قابل نمایش
-
nominalism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نام مستعار، فلسفه صوری
-
اسمي
دیکشنری عربی به فارسی
اسمي , صوري , جزءي , کم قيمت
-
nominal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسمی، صوری، جزئي، کم قیمت
-
معاوقة کهربائية
دیکشنری عربی به فارسی
مقاومت صوري برق در برابر جريان متناوب , مقاومت ظاهري
-
simulative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبیه ساز، وانمودی، تقلیدی، صوری، دارای شباهت ظاهری
-
formal logic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منطق رسمی، منطق مجرد، منطق رمزی، منطق صوری
-
factitious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد، ساختگی، دروغی، مصنوعی، صوری، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
-
exterior
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارجی، ظاهر، ظواهر، بیرونی، خارج، ظاهری، واقع در سطح خارجی، صوری، خارجه