کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیپور زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیپور زدن
دیکشنری فارسی به عربی
بوق
-
واژههای مشابه
-
شیپور حاضرباش
دیکشنری فارسی به عربی
جرس الانذار
-
شیپور بزرگ
دیکشنری فارسی به عربی
بوق
-
صدای شیپور
دیکشنری فارسی به عربی
انفجار , بوق
-
صداکردن (مثل شیپور)
دیکشنری فارسی به عربی
بريق
-
شیپور دارای قسمت میانی متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
ترومبون
-
جستوجو در متن
-
trumpet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیپور، کرنا، بوق، شیپورچی، شیپور زدن
-
trumpets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترومپت ها، شیپور، کرنا، بوق، شیپورچی، شیپور زدن
-
trumpeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترومپت، شیپور زدن
-
tooted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محصولات، بطور منقطع شیپور زدن
-
tooting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولید، بطور منقطع شیپور زدن
-
toot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولید، خوش گذرانی، صدای تیز شیپور و بوق یا سوت، بطور منقطع شیپور زدن
-
toots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توت ها، خوش گذرانی، صدای تیز شیپور و بوق یا سوت، بطور منقطع شیپور زدن