کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شُقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شقة
دیکشنری عربی به فارسی
اپارتمان , تخت , پهن , مسطح
-
شقه
دیکشنری فارسی به عربی
اقطع
-
شقه شقه کردن پیکره امت اسلامی
دیکشنری فارسی به عربی
تشريط جسد الأمة الإسلامية
-
جستوجو در متن
-
تشريط جسد الأمة الإسلامية
دیکشنری عربی به فارسی
شقه شقه کردن پيکره امت اسلامي
-
تخت
دیکشنری فارسی به عربی
اريکة , شقة , عرش , نعل
-
اپارتمان
دیکشنری فارسی به عربی
تقسيم , جناح , شقة , غرفة
-
مسطح
دیکشنری فارسی به عربی
سهل , شقة , طائرة
-
hindquarter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قسمت پشتی، ران گاو، نیم شقه، پای گاو
-
halves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه، نیمی، نیم، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک
-
پهن
دیکشنری فارسی به عربی
ختم , سهل , شقة , عريض , في الخارج , کبير , واسع
-
portion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشی، سهم، بخش، قسمت، جزء، نصیب، بهره، قطعه، تکه، پاره، شقه، برخه، اری، تسهیم کردن، سهم بندی کردن، بخشیدن
-
portions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش ها، سهم، بخش، قسمت، جزء، نصیب، بهره، قطعه، تکه، پاره، شقه، برخه، اری، تسهیم کردن، سهم بندی کردن، بخشیدن
-
half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیم، نیمه، نیمی، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک، بطور ناقص، ناقص
-
اقطع
دیکشنری عربی به فارسی
حک کردن , تراشيدن , کنده کاري کردن , بريدن , قطع کردن , انداختن (درخت وغيره) , ضربت , شقه , ذبح , شکاف ياترک نتيجه ضربه , جدا کردن , منفصل کردن