کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شوی
دیکشنری فارسی به عربی
زوج
-
واژههای مشابه
-
مرده شوی خانه
دیکشنری فارسی به عربی
مشرحة
-
جستوجو در متن
-
shooi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوی
-
washen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوی
-
cheval glass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه شوی
-
laundress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لباسشویی، لباس شوی زن
-
laundresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لباس های شسته شده، لباس شوی زن
-
launderers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو دهندگان، گازر، لباس شوی
-
mortuaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مراکز، دفن، مرده شوی خانه
-
funeral home
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه مراسم تشییع جنازه، مرده شوی خانه
-
husband
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوهر، مرد، شوی، کشاورز، گیاه پرطاقت، کاشتن، شوهر دادن، شخم زدن، باغبانی کردن، جفت کردن، خواستگاری کردن
-
مشرحة
دیکشنری عربی به فارسی
مرده خانه , جاي امانت مردگاني که هويت انها معلوم نيست , بايگاني راکد , مرده شوي خانه , دفن , مرده اي
-
husbands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوهران، شوهر، مرد، شوی، کشاورز، گیاه پرطاقت، کاشتن، شوهر دادن، شخم زدن، باغبانی کردن، جفت کردن، خواستگاری کردن