کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبکۀ حملونقل عمومی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شبکة
دیکشنری عربی به فارسی
توري , پنجره مشبک , شبکه , پنجره کوچک بليط فروشها (در سينما و غيره) , سوراخ تور پشه بند , سوراخ , چشمه , تور مانند يا مشبک کردن , بدام انداختن , گير انداختن , شبکه ساختن , تورساختن , جور شدن , درهم گيرافتادن (مثل دنده هاي ماشين) , تور , خالص
-
شبکه
دیکشنری فارسی به عربی
شبکة , مشبک
-
شبکه بندی
دیکشنری فارسی به عربی
مشبک
-
شبکه کاری
دیکشنری فارسی به عربی
مشبک
-
شبکه ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
شبکة
-
شبکه اهنی
دیکشنری فارسی به عربی
مبشارة
-
سیخ شبکه ای
دیکشنری فارسی به عربی
شواية
-
جستوجو در متن
-
قابل حمل ونقل
دیکشنری فارسی به عربی
نقال
-
حمل ونقل
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة , نقل
-
حمل ونقل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حاسبة المراهنات
-
حاسبة المراهنات
دیکشنری عربی به فارسی
باربردن , حمل ونقل کردن , سوق دادن , جمع کردن , مجموع , برپشت حمل کردن
-
Carter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتر، راننده گاری، متصدی حمل ونقل، چرخ چی
-
waggoners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
waggoners، متصدی حمل ونقل، واگنچی، گاراژ دار
-
wagoner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگنر، متصدی حمل ونقل، واگنچی، گاراژ دار