کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبکه
دیکشنری فارسی به عربی
شبکة , مشبک
-
واژههای مشابه
-
شبکة
دیکشنری عربی به فارسی
توري , پنجره مشبک , شبکه , پنجره کوچک بليط فروشها (در سينما و غيره) , سوراخ تور پشه بند , سوراخ , چشمه , تور مانند يا مشبک کردن , بدام انداختن , گير انداختن , شبکه ساختن , تورساختن , جور شدن , درهم گيرافتادن (مثل دنده هاي ماشين) , تور , خالص
-
شبکه بندی
دیکشنری فارسی به عربی
مشبک
-
شبکه کاری
دیکشنری فارسی به عربی
مشبک
-
شبکه ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
شبکة
-
شبکه اهنی
دیکشنری فارسی به عربی
مبشارة
-
سیخ شبکه ای
دیکشنری فارسی به عربی
شواية
-
جستوجو در متن
-
network
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه، شبکه ارتباطی، شبکه توری
-
netting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه کردن، شبکه، شبکه بندی، توری دوزی، تور سازی
-
trelliswork
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توریسم، شبکه، داربستبندی، چیز شبکه مانند، شبکه داربست
-
meshworks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه های کامپیوتری، شبکه، توری بافی، شبکه کاری، کارهای مشبک
-
reticules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
reticules، شبکه، شبکه شطرنجی و امثال آن
-
reticule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
reticule، شبکه، شبکه شطرنجی و امثال آن