کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاش
دیکشنری عربی به فارسی
تنزيب , کريشه , تور , گازپانسمان , مه خفيف , يکجور پارچه پشت نما که از ان جامه هاي زنانه و پرده درست ميکنند , چيت موصلي
-
شاش
دیکشنری فارسی به عربی
بول , تبول
-
جستوجو در متن
-
کریشه
دیکشنری فارسی به عربی
شاش
-
گازپانسمان
دیکشنری فارسی به عربی
شاش
-
مه خفیف
دیکشنری فارسی به عربی
شاش
-
یکجور پارچه پشت نما که از ان جامه های زنانه و پرده درست میکنند
دیکشنری فارسی به عربی
شاش
-
چیت موصلی
دیکشنری فارسی به عربی
شاش
-
piss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاش، شاشیدن
-
تبول
دیکشنری عربی به فارسی
شاش , شاشيدن , ادرار کردن , پيشاب کردن
-
تنزیب
دیکشنری فارسی به عربی
خيط رقيق , شاش
-
تور
دیکشنری فارسی به عربی
شاش , شبکة ، أُحْبُولَة
-
بول
دیکشنری عربی به فارسی
پيشاب , ادرار , زهر اب , بول , شاش
-
urines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار، بول، شاش، پیشاب، زهر اب
-
urine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار، بول، شاش، پیشاب، زهر اب