کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخ شاخ شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
sprigging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شدن، گلدوزی کردن، بشکل شاخ و برگ در اوردن
-
butted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بافت، ضربه زدن، شاخ زدن، پیش رفتن، پیشرفتگی داشتن، نزدیک یا متصل شدن
-
فرع
دیکشنری عربی به فارسی
شاخه , شاخ , فرع , شعبه , رشته , بخش , شاخه دراوردن , شاخه شاخه شدن , منشعب شدن , گل وبوته انداختن , مشتق شدن , جوانه زدن , براه جديدي رفتن , پهلويي , جانبي , افقي , واقع درخط افقي , جنبي
-
butt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لب به لب، ته قنداق تفنگ، ته، بیخ، کپل، بشکه، هدف، ضرب، ته درخت، ضربت، مسخره، ضربه زدن، شاخ زدن، پیش رفتن، پیشرفتگی داشتن، نزدیک یا متصل شدن
-
butts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باطله، ته قنداق تفنگ، ته، بیخ، کپل، بشکه، هدف، ضرب، ته درخت، ضربت، مسخره، ضربه زدن، شاخ زدن، پیش رفتن، پیشرفتگی داشتن، نزدیک یا متصل شدن
-
عقب
دیکشنری عربی به فارسی
ته دار کردن , ته تفنگ , ته توپ , کفل , شاخ زدن , ضربه زدن , پيش رفتن , پيشرفتگي داشتن , نزديک يامتصل شدن , بشکه , ته , بيخ , کپل , ته درخت , ته قنداق تفنگ , هدف , کنده , ريشه , ته سيگار , ته چک , ته سوش , ته بليط , کوتوله , از بيخ کندن , تحليل بردن ,...