کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخ به شاخ گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
depositing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده گذاری، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
impawning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impawning، گرو گذاشتن، رهن گذاشتن، به رهن دادن
-
impawns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impawns، گرو گذاشتن، رهن گذاشتن، به رهن دادن
-
deposits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
head-on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستقیم، از جلو، با سر، رو در رو، شاخ بشاخ، از سر، از طرف سر، نوک به نوک، روبرو، مستقیم
-
lid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درب، کلاهک، دریچه، سر، چفت، سر پوش، پلک چشم، کلاهک گذاشتن، دریچه گذاشتن، چفت زدن به
-
احترام گذاشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
احترام
-
نوک گذاشتن (به)
دیکشنری فارسی به عربی
نقطة
-
چرم گذاشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
جلد
-
لبه گذاشتن (به)
دیکشنری فارسی به عربی
حدود
-
حاشیه گذاشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
تنورة
-
ریشه گذاشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
جناح
-
محل گذاشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
انتباه
-
پاشنه گذاشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
کعب